به نام خدا

زندگینامه شهید میرجبار موسوی   

با سلام به پیشگاه امام زمان(عج) و با عرض سلام درود به محضر امام عزیز خمینی بت شکن و با درود به تمامی شهدای گلگون کفنان اسلام و میهن عزیزمان ایران و با عرض سلام و ارادت خالصانه به شما برادران عزیز و ارجمند که با تلاش و کوششتان به اسلام میهن خدمت مینماید.

اینجانب میر راشد موسوی فرزند میراسرافیل، برادر شهید میرجبار موسوی گوشه ای از زندگی برادر شهیدم را بازگو می نمایم

شهید میرجبار موسوی در سال 1343 در استان آذربایجان شرقی، در شهرستان خلخال، در دهستان قوزلو دیده به جهان گشود تحصیلات ابتدایی را در همان زادگاهش ادامه داد.

و در سال 1352به اتفاق خانواده به تهران آمد و تا چهارم نظری به تحصیلات خود ادامه داد و بعد از تحصیلات به خدمت نظام وظیفه می رفت.

او همیشه میگفت برای رزمندگان اسلام دعا کنید که ارتش اسلام بر کفر جهانی پیروز شود امام عزیزمان را زیاد دعا کنید تا این رژیم فاسد را سرنگون کنیم

و انشاءا... بعد از پیروزی همه با هم میرویم کربلا زیارت آقا امام حسین(ع) و آنجا به امامت امام عزیزمان، خمینی بت شکن نماز میخوانیم

 و دیگر اینکه، فقط به مادرم میگفت مادر جان صابر باش که خدا با صابرین است و به من هم گفت اگر به شهادت رسیدم یک عکسی که دارم از آن عکس استفاده کنید.

همیشه میگفت مواظب مادرم باشید و چون بنده برادر بزرگتر او میباشم و از بچگی کمکش میکردم تا به مدرسه برود و همیشه به من می گفت امیدوارم که تا زنده هستم به شما خدمت کنم

او بعد از آموزش نظامی 15 ماه تماماً در جبهه غرب کشور به اسلام و میهن عزیز انجام وظیفه می کرد سر انجام  در منطقه محل خدمت خود در جبهه غرب کشور ایلام میمک به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

امیدوارم که در زندگی موفق و موید باشید والسلام.

والسلام برادر شهید راشد موسوی.