زندگینامه شهید وحید قوچکانلو
ماه مبارک رمضان سال 1344هجری شمسی فرا رسید وحید در حالی که مادر مومن و معتقدش روزه بود بدنیا آمد. او دوران کودکی را در کنار پدر و مادر مهربانش سپری کرد تا اینکه به سن هفت سالگی رسید و پا به عرصه تحصیل گذاشت ایشان دوره ابتدائی و راهنمائی را به خوبی گذراند. وحید فرزند آخر خانواده بود و اغلب با مادرش تنها بود و خیلی سعی میکرد تا کمی خواندن و نوشتن به او بیاموزد و فقط بر این واقعیت معترف هستم که هرگز او را نشناختم.
او ظاهری آرام و بی خیال و سرخوش داشت همیشه تر و تمیز می گشت و اگر غمی، درونش داشت ذرهای آشکار نمیکرد. او درونی پر از رنج و برونی متبسم و شادی داشت او علی وار زندگی میکرد و خیلی قانع بود و ما هیچوقت به نیات و رنجهای او واقف نشدیم و غمهایش را فقط برای خودش نگاه میداشت و همیشه باروئی گشاده و مهربان با دیگران برخورد می کرد و خیلی با احتیاط بود و همیشه با خواهران و برادران خود، درباره حجاب و نماز صحبت میکرد و خلاصه روزها و هفته ها از پی هم میگذشت تا اینکه دوره راهنمایی را تمام و وارد دبیرستان شد. و از همان سال اول دبیرستان عضو بسیج شد و شروع به فعالیت کرد و سپس عضو پایگاه مقداد شد و هم زمان با دبیرستان هر دو جا فعالیت داشت و همواره اوقات فراغتش را در مسجد و کتابخانه به مطالعه و به فعالیت می گذراند او دوستان خیلی خوب و مومنی مثل خودش داشت.
چند بار از طریق پایگاه مقداد به جبهه اعزام شد و تا اینکه در زمستان مورخ 27/11/1364 در عملیات والفجر 8 شرکت کرد و به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت رسید. و ما را با خاطرات زیبایش تنها گذاشت.
یادش همیشه گرامی باد