شهید صادق تقوی زاده

   ١٠٤١
   تقوی زاده
   صادق
   علی محمد
   
   پاسدار
   ١١ مرداد ١٣٤٣
   ١٩ اسفند ١٣٦٧
   ایرانشهر
   مسئول بسیج سپاه ایرانشهر
 
 
توضیحات

 

 پدر شهیدان تقوی زاده می گوید:

آخرین بار که دو برادر شهید همدیگر را دیدند صادق تازه آمده بود و صالح هم از مأموریتش آمده بود آنها تهران همدیگر را دیدند و از همدیگر دائماً حلالیت می خواستند هر کدوم دیگری را اذیت می کرد و می گفت باید صبر کنی اول من شهید بشم و دیگری می گفت اگه من شهید نشدم تو هم حق نداری شهید بشی.

خلاصه این آخرین دیدار آنها بود که بعد از آن دیگه همدیگر را ندیدند و هر دو طبق قراری که با هم گذاشته بودند یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند.

آخرین بار وقتی صالح به مرخصی آمد طور دیگه ای بود اصلاً پای ماندن نداشت و دوست داشت که به جبهه برگردد. روز رفتن به جبهه در کوچه ایستاده بودیم و سپس او را راه انداختیم برود او به قدری با صلابت راه می رفت و قدش رشید شده بود که من با نگاه کردن به این هیبت به دلم افتاد که اینبار صالح بر نمی گردد و گفتم صالح طوری ؟؟؟ که فکر کنم شهید می شود. او رفت و همینطور هم شد و آخرین بار در تلفن به ما گفت ما عملیات داریم حلالم کنید و دیگر منتظر تلفن من نباشید سه روز بعد چند نفر آمدند دم مغازه من، که با دیدن آنها خودم به آنها گفتم صالح شهید شده است آنها گفتند نه ولی قیافه آنها چیز دیگه ای نشون می داد گفتم همه کسانی که شهید می شن مثل پسر من هستند اگه چیزی شده بگید و بالاخره آنها گفتند که بله پسر شما به شهادت رسیده و من گفتم: انا لله و انا الیه راجعون من خودم می دانستم که پسرم شهید می شود و آماده این لحظه بودم. امانتی بود در دست من که خدا را شکر درست به صاحب اصلیش بر گردوندم.