وصیت نامه شهید مجید رهنمائی
بسم الله الرحمن الرحیم
این وصیت نامه ها انسان را میلرزاند و بیدار میکند. (امام خمینی)
با نام جان جانان، حبیب حبیبان، دردمند دردمندان، با نام معبود ابراهیم(ع) اسماعیل(ع) موسی(ع) عیسی(ع) و محمد خاتم انبیاء (ص) و با با نام معشوق عاشقان حقیقی و معشوق هزاران بسیجی جان بکف، وصیت نامه خویش را آغاز میکنم.
سفارشاتی است که به حضورتان تقدیم می دارم. در ابتدا تقوی الهی را یشه کنید که راز لقاء محبوب و معشوق است، سپس آنکه همیشه خدا را یاد کنید، چرا که فریادرس گرفتاران و دردمندان، تنها ذات اقدس باریتعالی است، دیگر آنکه درگاه ائمه اطهار را رها نکنید چرا که اگر خواهی که جانان نظری به تو کند از توسل ائمه اطهار حاصل می گردد. دیگر آنکه مرگ را بسیار یاد کنید چرا که آن سدی است در یرابر گناه،
دل به این دنیا نبندید و به علائق آن دل نبازید که به هنگام مرگ بسوی معبود بشتابید.
امام را یار و یاور باشید و او را تنها نگذارید، چرا که وی ما را از ظلمات بسوی نور راهبری کرد.
در آخر از تمامی شما دوستان و آشنایان حلالیت میطلبم.
مادر و پدر عزیز و گرامی، تو را زجان شرمنده ام از اینکه نتوانستم کاری در خورتان برایتان انجام دهم و از این مطلب بسیار رنج میبرم و اما چه کنم که این دل هوای معشوق نموده و بسوی معبود بال کشیدن آغاز نمود و تن نیز به تبعیت آن به دنبال آن می رود.
مادر و پدر عزیز: انشاالله که خداوند صبر جزیل عنایت فرماید و از شما حلالیت می طلبم و در فراغم غمگین نباشید چرا که ما، در راه حضرت سیدالشهدا(ع) خون فشانی کردیم و این ناراحتی ندارد و از تمام فامیل حلالیت می طلبم.
جنازه مرا در قطعه 28 نزدیک برادرم دفن کنید.
والسلام
رسم عاشق نیست با یک دل، دو دل برداشتن
با زجانان یازجان، بایست دل برداشتن
مورخه 9/4/66
مجید رهنمائی
مجید رهنمایی عزیز ...روحت شاد توفیق داشتم که مدت کوتاهی در دبیرستان شهید مفتح (خوارزمی) با مجید عزیز که از فعالان انجمن اسلامی دبیرستان بود آشنا و معاشر باشم. همیشه آرام و کم حرف بود. اهل دل بود و روح بزرگی داشت خالص بود و بی ریا . توی چشمانش آرامش و عفت بود . فکر نمی کردم روزهایی در پیش باشد که بر جا مانده حسرت دیدار دوستان پاک و بی آلایش را داشته باشم . مجید و مجیدها گوهران این سرزمین و ستارگان آسمان های بیکران بودند. روحش شاد
علی آقا