بسمه تعالی
خلاصه ای از زندگینامه شهید علی مهرجو
شهید علی مهرجو در سال 1339 در شهرهمدان متولد شد و هفت ساله بود که به اتفاق والدین خویش به تهران می آید. کلاس اول دبستان را به خوبی آغاز می کند ولی یکسال بعد یعنی هشت بهار از زندگی علی نمی گذشت که مادرش را از دست می دهد نبود و فقدان مادر چنان در زندگی و روحیه علی اثر می گذارد که، می شود گفت جبران ناپذیر بود بطوریکه بیشتر از دوران ابتدائی و راهنمایی نمی تواند به درس ادامه دهد سپس ایشان شغل خیاطی را انتخاب کرده و تا سال 1356 به این منوال ادامه می دهد. کم کم تظاهراتهای علیه رژیم ستم شاهی درحال شکل گیری است علی هم از همان ابتدا در پخش اعلامیه و راهپیمایی ها و تظاهرات همراه امت بپا خواسته لحظه ای کوتاهی نمی کند بخصوص در سال1357 که در گیریها به اوج خود می رسد. و در سقوط پادگانها و مراکز ساواک و فساد و در درست کردن کوکتول مولوتوف که آن روزها یک نوع اسلحه مردمی بود نقش موثر داشت تا اینکه 22بهمن آن یوم ا... می رسد. علی پس ازپیروری انقلاب، همراه دیگر برادران و خواهران خود به حفظ و نگهداری انقلاب که ثمره هزاران شهید و جانباز بود می پردازد بخصوص شبها باتفاق برادران حزب الهی خود کوچه، خیابان و محله را به محافظت می پردازد وهرکجا نیاز بود در آنجا حضور داشت تا مبادا ضد انقلاب از خدا بی خبر و تفاله های طاغوت به این انقلاب نو پا ضربه بزند.
با تشکیل گروه دکترچمران بنام حافظ وحدت (ارتش نا منظم) به آن گروه می پیوندد واوقات فراغت را در جهاد سازندگی بدون هیچگونه چشم داشتی به خدمت می پردازد تا اینکه جنگ تحمیلی شروع می شود علی در آن زمان به خدمت مقدس سربازی می رود و پس از گذراندن دوران آموزشی عازم جبهه حق علیه باطل می شود تا از این طریق به مبارزات خود ادامه دهد و در حدود یکسال دوش تا دوش دیگر رزمندگان در غرب کشور می رزمد حتی با گمراهان آنزمان ارتش هم مبارزه می کند تا حدی که به مرگ هم تهدید می شود با دستور امام امت که فرمود حصر آبادان باید شکسته شود علی همراه لشکر 77 پیروز خراسان از جبهه های غرب به مناطق جنوب کشور اعزام می شود کمتر از 5 روز بعد به مرخصی می آید و با پدر و خانواده و دیگر اقوام دیدار می کند تا برای آخرین بار وداع کند و خیلی زود به نزد رزمندگان سلحشور بر می گردد
درتاریخ 5/7/1360 ساعت 30/12شب، با رمز (نصر من الله و فتح قریب ) عملیات ثامن الامه (شکست حصر آبادان) آغاز می شود که جان بر کفان خدا جو حمله را آغاز می کنند که در این عملیات بر اساس آمار دشمن بعثی و کافر با دادن حدود 2000 نفر کشته تعداد زیادی زخمی و 1761 نفر اسیر می شوند و دشمن شکست سنگینی را متحمل می شود و علی در بامداد همان روز 5/7/1360 تکبیر گویان چون عاشق به معشوق می رسد بله علی شهید میشود و دشمن خدا قلب علی را هدف می گیرد همان قلبی که خیلی پاک بود و همیشه بیاد خدا و امام عزیزش بود و در آخرین وصیت خودش نیز به برادران و خواهران خود توصیه میکند برای خدا کارکنید و از خط امام جدا نشوید و امام را تنها نگذارید آری علی قلب خود را در مقابل دشمنان اسلام قرار داد ولی اجازه نداد جباران وکفار به مکتبش انقلابش و به ایران اسلامی اش تجاوز کنند و در سن 20سالگی و در عاشورای ماهشهر(ارخوین) به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین(ع) زمان خویش یعنی امام امت فرزند زهرا(س) ناجی غرق شدگان بت شکن دوران لبیک گفت و روح ملکوتی آن عزیز به لقاء الله پیوست و روح مقدس و پاکش به آسمانها پرواز می کند و بدن مطهرش پس از سه روز به تهران انتقال می یابد و در خیابان مالک اشتر درب منزل شهید، تشیح با شکوهی می شود و پیکر پاک شهید علی مهرجو در بهشت زهرا(س) قطعه 24 ردیف100 شماره 4 آرام می گیرد و به خیل دیگر شهدا می پیوندد
باشد که ادامه دهنده راهش باشیم انشاء الله
تنظیم کنندگان: برادران شهید