وصیتنامه شهید: علی مراد خانی
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت تزریغ خون است بر پیکر (استاد شهید مطهری)
آنکس که مرا طلب کند میابد آنکس که مرا یافت می شناسد
آنکس که مرا شناخت دوستم دارد آنکس که دوستم داشت به من عشق می ورز
آنکس که به من عشق ورزید من نیز به او عشق می ورزم
آنکس که به او عشق ورزیدم میکشم او را .......
آنکس را که من بکشم خونبهایش بر من واجب است
آنکس که خونبهایش بر من واجب است پس خود خونبهایش هستم
من نیز مادر ....
عاشقانه به دیدار خدای خود شتافتم تا به او عشق بورزم چون اوست که وعده می دهد
خودم خونبهایش هستم ....
یعنی شهید
در نزد او عزیزتر از کسانی است که عبادت خود را فراموش نکرده اند و آنقدر عبادت کرده اند تا از کارهای بد خود را دور کنند و سرانجام بطور طبیعی جان داده اند.
مادرم ...
می دانم که تو در انتظار من هر روز و شب ثانیه شماری می کنی و می گویی که این ماه ها کی تمام می شود تا فرزندم به دیدارم بیاید. ولی چه کنم از اینکه دوباره نمی توانم نزد تو باشم. چون دیگر من سربازان اسلام هستم و باید از دین و قرآن محافظت کنم. هر روز که می گذرد خدا مرا به نزد خود می خواند. اما این سعادت معلوم نیست که چه موقعی بوقوع بپیوندد.
مادر عزیزم ...
تنها خواهش من از تو این است که هنگامی که شهید شدم برایم گریه نکنی، بلکه افتخار کنی که این چنین فرزندی داشته و در راه حفظ قرآن و اسلام و میهن اسلامی داده ای و بجای اینکه برایم گریه کنی چند دعایی بکنی...برای رهبر و سربازان امام زمان (عج) دعا کنی
خدایا...
تو را به آبروی پاک امام زمان (عج) قسم میدهم که تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را از گزند منافقان در امان بدار
خداوندا، امپریا لیسم جهانخوار، آمریکا شیطان بزرگ و عیادی داخلی و خارجی اش را در منطقه را خار و نابود بگردان. خدایا صدامیان را نابود بگردان.
امیدوارم مرگ بر آمریکا هرگز از یادتان نرود و همیشه در ذهنتان باشد.
امیدوارم که در نبودن من از بچه ها خوب محافظت کنی و نگذاری منافقان آنها را از اسلام دور کنند. هر هفته به بهشت زهرا (سلام الله علیها) رفته تا ببینی تنها فرزندت نبود که آرزوی شهادت داشت بلکه فرزندان اسلام بودند که روزی آرزوی شهادت داشتند و شهید شدند و می شوند.
بهشت زهرا (سلام الله علیها ) جایی است که در آن از رییس جمهور و نخست وزیر و رییس دیوان عالی کشور و امام جمعه و معلم گرفته تا کودک شیر خوار در آنجا برای ابد زندگی می کنند.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار
شهید علی مرادخانی فرزند این پیرغلام اباعبدالله (ع) است
پدر شهید علی مرادخانی را می شناختم از قدیم الایام ارادتمند اباعبدالله الحسین(ع) بود این پیرغلام امام حسین (ع) چندین سال بود که در ایام محرم در مساجد و در هیئات برای اربابش امام حسین(ع) آستین بالا می زد و آشپزی می کرد بویژه در هیئت سالار شهیدان(ع) در منطقه ی سی متری جی و امام زاده عبدالله(ع) خیابان 13 متری حاجیان تهران .خدا رحمتش کند روزی ایشان نقل می کرد یک سال صبح روز عاشورا در مسجد زینبیه(انتهای خیابان مالک اشتر) داشتم برای امام حسین (ع) آشپزی می کردم آب را داخل دیگ ریخته بودیم پس از جوش آمدن - آب گردون را داخل دیگ می کردم و آب جوش را برای آبکش کردن برنج روی برنج های داخل آبکش می ریختم به یک باره آبگردون داخل دیگ پر از آب جوش افتاد من خیلی نگران شدم که مبادا غذای عاشورا خراب بشود حال چگونه آب جوش روی برنج ها بریزم؟ به فکرم رسید اگر این غذای امام حسین است نباید دستم بسوزد لذا آستین بالا زدم و یک یا حسین گفتم و دستم عریانم را تا بازو داخل دیگ پر از آب جوش کردم و آبگردون را از داخل دیگ در آوردم بدون اینکه هیچگونه سوزش و تاولی روی دستم احساس کنم و این از کرامات اربابم امام حسین(ع) بود که متعاقب آن حاضران همه صلوات فرستادند.شهید علی مرادخانی فرزند این پیرغلام اباعبدالله (ع) استراوی : مجید زکی لو